محل تبلیغات شما
سلام

پس از گذشت سااااالها، دوباره در اين وبلاگ قديمي مينويسم!

دختركي پانزده شانزده ساله بودم كه به تازگي با وبلاگ نويسي و محيط مجازي آشنا شده بود . چون دختر درونگرا و خاموشي بود، وبلاگ نويسي و برون ريزي انديشه هايش ، بسيار برايش جذاب بود. او مينوشت و در اين راه دوستاني هم داشت. وبلاگها در آن سالها، مدام به روز ميشدند. الان، پس از گذشت اين همه سااال و گذر از فراز و فرودهاي ناگزير زندگي، وبلاگم و پسوردش را پيدا ميكنم.هيجان زده ام، پرت ميشوم به سالهاي دور نوجواني.آخرين نوشته ام بازميگردد به حدود يازده سااال پيش!!! انگار همين ديروز بود كه از همكلاسي ام ميپرسيدم چطور ميشود وبلاگ ساخت و نوشت؟! 

انگار همين ديروز بود كه براي نوشتن در وبلاگم لحظه شماري ميكردم و بعد از مدرسه،به خانه رسيده و نرسيده با اينترنت ديال آپ آن روزها كه سرعت ناچيزي داشت،وارد وبلاگم ميشدم و مينوشتم و با دوستان وبلاگستاني ام مكالمه ميكردم و از هم با خبر ميشديم. خدايا.چقدرررر زود به سالهاي پاياني دهه بيست زندگي ام نزديك شدم.در تمام اين سااالها كه گذشتند، چه غم ها و شادي ها چه اميد و نااميدي ها را از سر گذراندم. اخرين نوشته اين وبلاگ ، مرااا به ساااالهاي دووور ميبرد.چه اهداف و روياهايي در سر داشتم! هيچگاه فكر نميكردم عاقبت به اينجا و اين شرايط برسم! زندگي مرا با خود برد و تاباند و شست ! من اسير پيچ و خم هاي زندگي شدم.اما حس ميكنم الان و اكنون را بيشتر از گذشته ، دوست دارم! در گذشته و در آن سااالهاي نوجواني يا همان ده يازده سال پيش، مشكلات و رنج هايي بود كه واقعا بر روي دوش دختر نجواني همچو من، سنگيني ميكرد. چه سختي ها كه تحمل كردم و چقدررر صبور بودم. به باورم ، آينده بسي بهتر و زيباتر از گذشته هست ، پس بايد همچنان اميدوار بود.

پس از گذشت يااازده سال.

پس از يازده سال دوري

اولین پست اشکان(در مورد روح)

سلااااااااااااااااام من برگشتم.

كه ,وبلاگ ,، ,پس ,ام ,ها ,پس از ,بود كه ,از گذشت ,نويسي و ,وبلاگ نويسي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گذشتن